Lustrous moon & venus & love
Lustrous moon & venus & love

God is one


عشق سپیده

وداع

تاریخ دقیق رو به یاد نمیارم ولی حدودا 4 ماهی میشه که عشقم هر روز نسبت به سپیده بیشتر و بیشتر شد.علت خاصی برای این وابستگی ندارم فقط میدونم این چیزی نیست جز عشق.
هیچ وقت نتونستم بفهمم سپیده چه حسی نسبت به من داره،هیچ وقت دوست نداشت با من صمیمی باشه،همیشه گنگ و مبهم صحبت میکرد، رفتارهای خاصی داشت و گاهی اوقات والبته بیشتر اوقات ناراحتم میکرد ولی فقط با یکبار دیدنش همه چیزو فراموش میکردم، دیدن چهره ی سپیده بهم آرامش میده.نمیخوام اغراق کنم ولی تو این مدت که گذشت تمام حرفا و رفتاراش تو ذهنم حک شد و هیچ وقت از یاد نمیبرمشون.آخه هنوزم دوسش دارم و دیونشم ولی دیگه نمیتونم تو چشا ش نگاه کنم، سپیده از من متنفره ، ولی خدا جون آخه چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟
کاش کمی  باورم داشت، اون منو از خودش دور کرد.
روز 90.3.10 با اس ام اسی که بهم داد دنیارو رو سرم خراب کرد به شوخی گرفتم ولی نه این سری کاملا جدی بود.خودش هم فهمید که من به شوخی گرفتم به خاطره همین گفت : لطف کن به من اس یا زنگ نزن، جدی میگم.
در مقابل این حرف چی باید میگفتم؟
موندم در جواب چه اسی سند کنم به همین راحتی که اون فکر میکنه تموم کنم ؟
ولی نه نمیشه . . .
اس دادم هیچوقت؟؟
لحظه ای هم فکر نکرد و به سرعت اس ام اسی در جوابم سند کرد باورم نمیشد و همیشه این برام سوال خواهد بود که اون روز چی شد و چه اتفاقی افتاده بود که اینطوری شد؟
و اگرهم از اولش چنین کاری رو میخواست انجام بده چرا با احساسات من بازی کرد؟
جوابی که انتظار شنیدنش رو نداشتم سند کرد گفت: هیچوقت،مرسی.
فکر میکردم همه چی خوابه و . . .       ولی نه همه چی تو بیداری اتفاق افتاد.
آره نتونستم ، نشد، نخواست.
 چند لحظه بعد چند تا اس خداحافظی را فرستادم ،گریه ام گرفته بود تا حالا این حالات بهم دست نداده بود.الان دو شبه که بعد از کلی اشک ریختن برای سپیده خوابم میبره آخه من واقعا دوسش دارم ولی حیف که اون یکبارم باورم نکرد و همیشه میگفت : زینب لوس بازی در نیار و از این اداها خوشم نمیاد و . . .
تواین مد ت رفتا رهای سرد ش خیلی عذابم میداد ولی  نمیتونستم این علاقه و دلبستگی رو پنهان کنم.
من عاشق یکی مثل خودم، هیچ وقت تصورشم نمیکردم که روزی چنین اتفاقی برام  بیفته، منی که دیگران رو سر مسائل عشق و عاشقی های پوچ مصغره میکردم.
آخرین اس ام اس رو هم دادم و گفتم ولی بدون همیشه به یادتم.بای.
فقط از این ناراحت بودم که ای کاش کلاس فردا تشکیل نمیشد،آخه سپیده هم تو اون کلاس حضور داشت.نمیدونستم چه جوری باید رفتار کنم؟ناراحت باشم ،عصبانی یا انگار نه انگار چیزی شده و شخصیتم خورد شده،برم جلو و سلام و علیک کنم ولی نشد ،نتونستم .
ناخودآگاه که در کلاس رو باز کردم وقتی چشمم تو چشش افتاد درجه ناراحتیم رفت رو صد و نتونستم به ظاهر لبخند بزنم با اینکه با دیدنش دوباره اون حس خاص بهم دست داد ولی خوشحال بودن برام سخت بود.همه بچه ها صدام کردن ولی من با حالت ناراحتی به طرف آخرین نیمکتی که در کلاس بود حرکت کردم .
برای سلام و علیک کردن با دوستان پیش رفتم ولی با سپیده که کنار غزاله نشسته بود نه.
دوستان از رفتارم تعجب کردن ،حدیث گفت: زینب چی شده؟ با ناراحتی کامل گفتم: همه چی تموم شد.این رفتارها و ناراحتی ها ادامه داشت تا جایی که سهیلا که دیر اومده بود هم فهمید،علت را جویا شد گفتم: سهیلا جون رابطمون cut شد.
سهیلا گفت : برای همیشه ؟
بغضی گلوم رو میفشرد ولی خودمو کنترل کردم و گفتم : سپیده اینجوری خواسته ،آره همیشه.
با خودم زمزمه کردم ولی سپیده جون من هنوزم دوستت دارم.
   
    ای شمع  آهسته بسوز که شب دراز است
                                           ای اشک آهسته بریز که غم زیاد است
کاش این نوشته هامو سپیده هم میخوند.


نظرات شما عزیزان:

m
ساعت16:53---13 خرداد 1390
akhey . . . .
che narahat konnande


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





پنج شنبه 14 خرداد 1390برچسب:,  توسط  Desert Rose  |

 

 



لحظه رفتنیست و خاطره ماندنیست........... تمام ادبیات عشق را به یک نگاه می فروختم ، اگر لحظه ای ماندنی بود و خاطره رفتنی .....


 

Memorabilia of my life 1
Beautiful & lovely Poems
Religion
Sentences of advice
Poems about Friend
Victory in this world and hereafter the shrine of Imam Hussein
Short Story
Memorabilia of my life 2
Memorabilia of my life 3
Advice of Devil
Memorabilia of my life 4
Memorabilia of my life 5
First love
Memorabilia of my life 6
Memorabilia of my life 7
Memorabilia of my life 8
Memorabilia of my life 9
New chapter of my life

 

 روزمره گی
 روز پنجشنبه 96.2.7
 گوشه از خاطرات اواخر فروردین 96
 سومین باری که با هم بودیم 96.1.23....
 دومین باری که با هم بودیم 1396.1.21
 نوروز 1396
 تولد 24 سالگی...95.11.23.....
 یکی از نشانه های دیوونگی...
 برای اولین بار 95.12.25
 روز چهارشنبه 95.7.28
 ماه رمضـــــان 95 (سفـــــر به مشـــهد و تبریــــــز)
 روز چهارشنبه 95.2.15
 نوروز 95
 جشـــن تولــد بیست و سه سالگیـــم
 نیو لوکیشن!
 امتحانات ترم آخر ......خرداد 94
 از 24 تا 26 اردیبهشت.....
 آخرین روز دانشگاه 94.2.23.................
 دو شب پرهیجان
 خانم ....... <3
 وقایع و اتفاقات3
 وقایع و اتفاقات2
 وقایع و اتفاقات
 دیدارررررر هایم با عوووشقم در ایام تعطیلات....
 همینجوری.....
 شنبه شب...93.12.16.........
 روز سه شنبه 93.12.5.......روز مهندس و روز پرستار مبارک!
 سپیده.....!
 روز چهارشنبه 93.11.29.....اولین جلسه تو ترم 8......
 93.11.29.....روز عشق ایرانی مبارک!....
 همین الان یهویی بس که دلم گرفته بود......سه شنبه 8 شب 93.11.28....
 روز شنبه 93.11.25 .....دیدن سپیده برای سومین بار در سال 93......
 بامداد شنبه 93.11.25 ساعت 12:30 تا 1......
 23 بهمن 93..............پنج شنبه!
 عالـــــــــــــی
 این 10 روز
 خنده......دی.....
 یاد خاطرات.....93.11.10 ....آخره شب روزه جمعه.......
 این چن وقت.....
 وااااااااای آخره خنده س.......93.10.10........
 بازم یاده تو آجی گُلی......<3.....
 یه خاطره خیــــــلی خوووووووب <3 <3 <3.....93.10.3 تا 93.10.5.......
 هفته آخر دانشگاه در ترم 7
 از اینور اونور
 دو روزه دانشگاه
 دلم برات تنگ شده........یکشنبه 93.9.2 ساعت 22:30.........
 بازم دانشگاه.....
 شب 93.8.25........
 این روزا.........

 

مهر 1396
ارديبهشت 1396
فروردين 1396
اسفند 1395
بهمن 1395
مهر 1395
تير 1395
ارديبهشت 1395
فروردين 1395
اسفند 1394
بهمن 1394
تير 1394
ارديبهشت 1394
فروردين 1394
اسفند 1393
بهمن 1393
دی 1393
آذر 1393
آبان 1393
مهر 1393
شهريور 1393
خرداد 1393
ارديبهشت 1393
فروردين 1393
اسفند 1392
بهمن 1392
دی 1392
آذر 1392
آبان 1392
مهر 1392
شهريور 1392
مرداد 1392
تير 1392
خرداد 1392
ارديبهشت 1392
فروردين 1392
اسفند 1391
بهمن 1391
دی 1391
آذر 1391
آبان 1391
مهر 1391
شهريور 1391
مرداد 1391
تير 1391
خرداد 1391
ارديبهشت 1391
فروردين 1391
اسفند 1390
بهمن 1390
دی 1390
آذر 1390
آبان 1390
مهر 1390
شهريور 1390
تير 1390
خرداد 1390
ارديبهشت 1390
اسفند 1389
بهمن 1389
دی 1389

 

Desert Rose

 


تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان فروزنده ماه و ناهید و مهر و آدرس solarvenus.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





دانلود نرم افزار max plus
سامانه انتگرال گیری آنلاین
من و سپیده
computer
به امید غروب یاس و طلوع امید
یه وب مثل نویسنده اش
کیت اگزوز
زنون قوی
چراغ لیزری دوچرخه

 

کیت اگزوز ریموت دار برقی
ارسال هوایی بار از چین
خرید از علی اکسپرس
الوقلیون

 

RSS 2.0

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 57
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 60
بازدید ماه : 382
بازدید کل : 7137
تعداد مطالب : 461
تعداد نظرات : 149
تعداد آنلاین : 1



آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 57
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 60
بازدید ماه : 382
بازدید کل : 7137
تعداد مطالب : 461
تعداد نظرات : 149
تعداد آنلاین : 1
('http://LoxBlog.Com/fs/mouse/048.ani')}

<-PollName->

<-PollItems->

<-PollName->

<-PollItems->